سرگرمی و تفریح و بازی و دانلود و آموزش
دلم کمی از بهشت می خواهد ، چند لحظه آغوشت را قرض میدهی ؟؟؟
 
@@@
 
جهان که فاصله ای نیست !
تا ماه پیاده میروم ، اگر آنجا خانه ات باشد …
 
@@@
جغرافیای کوچک من بازوان توست !
ای کاش تنگ تر شود این سرزمین من …
 
@@@
من از رفتار دستت با گل سرخ ، دانستم عشق را میشناسی !
 
@@@
من درختت میمونم …
تو تبر هم که بشی و بخوای منو قطع کنی ، آخرش یا دستمال میشم واسه اشک چشمات یا قلم و کاغذ میشم واسه دلتنگیات !
 
@@@
خوشبختی همین در کنار هم بودن‌ هاست
همین دوست داشتن‌ هاست
درآغوش گرفتن ‌هاست
خوشبختی همین لحظه ‌های ماست ...
 
@@@
نمی دانستم در پس کوچه باغ های چشمانت مرا گرفتار عشق چیدن یک بوسه از لبهایت می کنی ...
 
@@@
یادمان باشد عمرمان کوتاه است
در پایان زندگی خواهیم گفت :
کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب بهم نگاه کنیم ...
 
@@@
زن موجود عجیبی است :
چشمهایش را که می بندی دید دلش بیش تر می شود ...
دلش را که میشکنی باران لطافت از چشمانش سرازیر ...
انگار درست شده تا روی عشق را کم کند ...
 
@@@
ز نگاهت تا دلم رنگین کمان گل می کند …
با تو باید مثل باران حرف زد !
 
@@@
 
تفاوتی ندارد خواب باشم یا بیدار :
زیباترین تصویر پیش چشمانم همیشه “تویی”
 
@@@
 
می گویند عشق خدا به همه یکسان ست ولی من می گویم مرا بیشتر از همه دوست دارد وگرنه به همه یکی مثل تو میداد …
 
@@@
دردهایم دلنشین میشود وقتـی درمانم ”تـویـی“
 
@@@
از نگاه تو رسیدم به آسمانها ، آن برق چشمانت ستاره ای بود که هر شب به آن خیره میشدم !
 
@@@
 
هیچکس مثل تو نیست
وقتی آغوش می شوی و زمستانی ترین غم ها در گرمای مهربانی ات ذوب می شوند
وقتی بوسه می شوی و گونه هایم را مهمان می کنی به بارش شکوفه های بوسه
وقتی واژه می شوی و از دوست داشتن می گویی …
 
@@@
 
دیدگانت را نبند …
نگاهت را ندزد …
تو که میدانی آیه آیه ی زندگیم از گوشه چشمهایت تلاوت می شود !
 
@@@@
وقــتی کنـــارمــی ، جــــایــی بــرای هیــچ شتـابـی نـیست
مقــــصـد همـــــین حضــــــور مـــن و تــــوسـت
 
@@@
 
همیـشه سرخ تــر از آتـــشم ولـــی انـــگـار به دستِ بــــاد سپــرده مرا زمســتــانــت !
@@@
هر شب به قصه دل من گوش میکنی
فردا مرا جو قصه فراموش میکنی
ای ماهی طلایی مرداب خون من
خوش باد مستیت که مرا نوش میکنی
 



تاریخ: سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:عاشقانه , قصار , عشقی , عشق ,
ارسال توسط اسماعیل عربی

دریا


 

من این جوری نمی تونم یه سدی بین قلب ماست

تو باید غرق شی در من بفهمی کی دلش دریاست

من این جوری نمی تونم تو پای من نمی شینی

تو رو اونقدر بخشیدم بزرگیمو نمی بینی

همیشه مقصدم بودی کجا با تو سفر کردم

چقدر تنها برم دریا چقدر تنهایی برگردم

من این جوری دلم خوش نیست شبم با ترس هم مرزه

بهشتم اونورش باشه به این برزخ نمی ارزه

من این جوری نمی تونم تو اینجایی و من تنهام

دارم می میرم از بس که نگفتم چی ازت می خوام




ارسال توسط اسماعیل عربی

هر جا بودی یادت نره یه عاشقی به یادته

                دو چشم منتظر به در همیشه چشم به راهته

هر جا بودی یادت نره یه بیت جا مونده داری    

         یه حنجره پر از غزل تو غیبته تو ساکته

تو ای عزیز هر جا بودی طنین این صدا بودی    

         برای زنده بودنم نفس بودی هوا بودی

قدم قدم تو جاده ها دلیل رفتنم شدی          

          تو خود تنم شدی حتی اگه جدا بودی

هر جا بودی یادت نره یه عاشقی به یادته         

       دو چشم منتظر به در همیشه چشم به راهته

فقط خیال ناز توست که این سکوت رو میشکنه  

       دست نجیب تو فقط تار دلم رو میزنه

هر جا بودی یادت نره دلم اسیر خواستنه          

       وقتی نباشی کاره من روز و شب رو شمردنه

                                   هر جا بودی یادت نره یه عاشقی به یادته...




تاریخ: دو شنبه 18 دی 1391برچسب:یادت نره , عاشقی , عشقی,
ارسال توسط اسماعیل عربی

رمانتیک

گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم!
ببرم بخوابانمش!
لحاف را بکشم رویش!
دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم!
حتی برایش لالایی بخوانم،
وسط گریه هایش بگویم:
 

به ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب...
ارسال توسط اسماعیل عربی
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 92 صفحه بعد

آرشیو مطالب
بهداشت و سلامت
امکانات جانبی

پیج رنک